جک کلی، در اوج جوانی، دوره پیچیده و وحشتناکی را پشت سر گذاشته است. او به دلیل ورم لوزه، روانه مطب پزشک شد و خیلی زود بهبود یافت. یک هفته بعد، وقتی داشت از باشگاه به سمت خانه میرفت، احساس کرد پاهایش یاری نمیکنند و نمیتواند خوب و هماهنگ راه برود.
جک این حالت را به حساب خستگی ماهیچههایش از ورزش گذاشت و به هیچوجه به آن اهمیت نداد. ماجرا به همین جا ختم نشد چون تا وقتی به خانه رسید، دچار دوبینی هم شده بود. اما از آنجا که میگرن داشت، فکر کرد این هم یکی دیگر از حملههای میگرنی است و با خوابیدن برطرف میشود.
برای همین رفت بخوابد اما در طول شب حالش بهتر نشد. صبح، دیگر اوضاع به اوج خود رسیده بود و حالش اصلا خوب نبود. همین که از جایش بلند شد نقش زمین شد.
خودش تعریف میکند: «وقتی صبح از خواب بیدار میشوی، به بلند شدنت فکر هم نمیکنی. انتظارت این است که پاهایت وزنت را نگه میدارند و راه میروی. وقتی نتوانی، خیلی شوکه میشوی. من واقعا وحشت کرده بودم. اصلا نمیفهمیدم چه اتفاقی دارد برایم میافتد.» جک را خیلی فوری به بیمارستان رساندند.
در آنجا معلوم شد که همان ورم لوزه ساده، محرک یک بیماری اعصاب نادر به نام سندروم میلر فیشر شده است. او مجبور شد یک و نیم هفته را در بیمارستان و در بخش مراقبتهای ویژه بگذراند اما خوشبختانه بیماری را از سرگذراند. البته برای اینکه دوباره بتواند راه برود و به دنیای ورزش برگردد، به دورههای فشرده فیزیوتراپی نیاز داشت.
منبع: همشهری تندرستی
نظر شما